شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مزرعه عشق

شایلین در سرزمین عجایب

نفسکم سلام سه شنبه 2 آذر 95 در یه روز فوق العاده سرد پاییزی من و بابایی تصمیم گرفتیم نازدار و ببریم جایی بازی کنه و تو این روزای سرد تو خونه حوصلش سر نره.عزیز دلمونی خلاصه تصمیم گرفتیم بریم سرزمین عجایت الماس شرق تازه قبل از اینکه بریم کلی واسمون شیرین کاری کردی اونم خوندن کتاب آشنایی با لوازم برقی از اول تا آخر و از آخر تا اول ( کتابی که تازه واست خریده بودیم) عشقی مامانی عشق   اینم از دخملی در حال شعر خوندن فبل از رفتن به سرزمین عجایت             مامانی هم شد همبازی دخملی خیلی بهم خوش گذشت   ...
3 آذر 1395

یه روز پاییزی زیبا

  سلاااااام گل دخترم رسیدیم به  جمعه 14 آبان 95 یه جمعه زیبای پاییزی که به پیشنهاد بابا حسین به همراه رونیکا و خاله آرزو رفتیم باغ وکیل آباد تا از این طبیعت پاییزی لذت ببریم و عکسای خوشگل خوشگلم بندازیم. واقعا خیلی زیبا بود کلی هم بهمون خوش گذشت مخصوصا به تو و رونیکا که حالا بیشتر از گذشته با هم بازی میکنین و بهم وابسته شدین در ادامه گزیده ایی از عکساتونو گذاشتم امیدوارم در آینده از دیدن این عکسا لذت ببری شاااد و تندرست و موفق باشی نفسم                     ...
28 آبان 1395

سرزمین بازیها

سلام عسل مامان 8 آبان 95 یه روز زیبا که خاله آرزو و عمو مصطفی واسه شما و رونیکا جون زیباتر کردن رفتن به سرزمین بازیها یه روز خاطره انگیز واسه شما دو نازنین ساخت و ما هم از بازی کردن شما دو تا لذت بردیم. نکته قابل توجه ،با اینکه کلی بازی کردین بازم میخواستین ادامه بدین از دست شما بچه ها   سپاس از عمو مصطفی و خاله آرزو           اینم یه نوستالژی واسه مامانی منم یه عکس اینجا با دختر عمه م غزاله جون دارم اگه شد واست میزارم             نفس خاله ماشاال...
28 آبان 1395

تولد بابایی

  جشن میلادت را به پرواز می روم در این خانگی ترین آسمان بی انتها آسمانی که نه برای من، نه برای تو، که تنها برای ما آبیست همسر عزیزم زادروزت شیرین، پرعشق و نورآفرین باد     وای که چه روزهای زیبایست این روزها روزهایی پر  از جشن نوبتم باشه نوبت بابایی 1 آبان یکی دیگر از روزهای زیبای زندگیه روز تولد همسر عزیزتر ازجان و پدری نمونه جشن امسالمون یه شیرینی دیگه ایی داشت و اونم حضور مادر شوهر و پدر شوهر نازنیم (مامان جون اشرف و بابا جون محمد) در خونه خودمون آخه تا حالا خونمون آسانسور نداشت و مامان جون نمی تونستم بیا...
27 آبان 1395

تولد مامانی

نازنین دخترم سلام همین که تو را دارم، بهترین هدیه دنیا رو دارم. دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشانترین ستاره نیستم، در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم، تو کهکشانی هستی از پور نورترین ستاره ها...   رسیدیم به یکی دیگر از روزهای زیبای زندگی یه روز دیگه واسه جشن گرفتن و شاد بودن یکشنبه 11 مهرماه 95 روز تولد من، روز ماهگرد تو 3  و چندمین سالگرد تولد من مبارک 3 سال و 9 ماهگی تو مبارک 45 ماهگی تو مبارک   و سپاس از سورپرایز همسر عزیم               ...
27 مهر 1395

شایلین در شاندیز

شايلين جون ، امروز سه شنبه ششم مهرماه يكهزار وسيصد و نودو پنج خورشيديه. تقريبا ده روزري ميشه كه از  يازدهمين سالگرد ازدواج مامان و بابا ميگذره . نميدونم چه زماني و در چه موقعيتي اين مطالب رو ميخوني ؟؟  ما چندمين سالگرد ازدواجمونه و تو چندمين سال تولدت ؟؟ يا شايد اصلا حوصله نكني سراغ اين آلبوم خاطراتت بياي . ولي بدون كه ما هروقت سري به آرشيو گذشته ميزنيم كلي با عكسات و مطالبش حال ميكنيم .  خلاصه جونم برات بگه به همين مناسبت ، با يك مرخصي يك روزه عازم شانديز شديم . اول رفتيم رستوران ارم و يه شيشليك خوشمزه نوش جان كرديم ( كه البته تو هم خيلي دوست داشتي  و حسابي خوردي ) و بعدش هم يه گشتي تو جاده هاي شانديز زديم و ...
12 مهر 1395

شایلین در...

یازدهمین(11) سالگرد عقد مامان و بابا   پروردگارا تو را سپاس یازده سال در کنار هم درس عشق را با سلامتی و محبت مشق کردیم و با توکل بر تو میرویم برای پیمودن ادامه این راه تا سبز شدن لحظه لحظه مسیر زندگی حسین جان بهترین، هستی زندگیم هستی عاشقانه دوست دارم مهربونم سالروز یکی شدنمون مبارک         اینم از یه کیک خوشمزه مامان پز     عزیز دل مامان چقدر شیرین تر  گرفتن این جشن با حضور تو دوستت دارم خوب من           عاشقتونم...
31 شهريور 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد