شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مزرعه عشق

شایلین خانم نیم ساله

1392/4/14 0:25
نویسنده : مامان و بابا
282 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم دیگه  وارد شش ماهگی  شدی و کلی شیطونی میکنی!! رو زمین که نمیتونیم نگهت داریم ، همش دوست داری بالاتر از سطح زمین باشی ! تازه ارتفاع سنجت هم که حرف نداره ، از یه حدی که تشریف میارین پایین تر سنسورتون عمل میکنه و بوق هشدار و نق نق ،ما رو مجبور میکنه جهت قطع آلارم اقدامی انجام بدیمبغل هنوز نمیتونی درست و حسابی بشینی و خودت رو نگه داری ولی خیلی برای این کار مشتاقی و همش دوست داری تو حالت نشسته به سمت اشیای جدیدی که میبینی حمله ور بشی و اونو بگیری . تو پشتک زدن هم که حریف نداری و تا قیافه آشنایی رو میبینی با حرکات موزون درازکش ، به طرف میفهمونی که محض رضای خدا منو از رو زمین بردارید 

تازه وقتی هم که از این کارات نتیجه نمیگیری دو تا پای نازت رو میکوبونی به زمین و شروع میکنی به دنده عقب رفتن

 از غذا خوردنت هم بگم که ببلاک یک تبدیل شده به ببلاک دو و علاوه بر فرنی ، حریره بادام ، پوره سیب زمینی و پوره هویج هم میخوری  

 

                           باز چه خبر شده ؟؟ به من بگیید ببینم!!

 

 

آها باز تولد! فقط دو تا عکس !!!!   

  

 

 

 

شوخی کردم ! بابایی هر چی میخوای از من عکس بگیر

 

 

 

 

به مامانی هم بگید از اون حرکات موزونش در بیاره تا من یه لبخندی  براتون بزنم !

 

 


 

 

 

 

و باز ماجرای فوت کردن شمع 

  

 

 

بابایی لطفا شما بفرمایید ، نه اصلا راه نداره خودت باید بفوتی!

 

 

پس اول بذارید یه کم کیک بخورم ، بعد فوت کنم!!!

 

 

 

با اجازه بزرگترها >>>>>>>>>>>> بابایی فوت میکنه!

 

 

 

جالب بود  ، نه!! پس لطفا نظرات قشنگتون فراموش نشه. 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

khale arezoo
14 تیر 92 1:11
tavalodet mobarak azizam indafe ham tavalode 6mahegit pishet nabodam
مهوش-بهروز
15 تیر 92 10:51
سلام عزیز دلم،تولد 6 ماهگیت مبارک نفس.خیلی دلمون برات تنگ شده.دوست دارم زود ببینمت شایلین جوونم.بزرگ شدی،ناناز شدی ماشالله. سلامت و شاد باشی نفسی.
خاله فهيمه
15 تیر 92 15:17
شايلين جونم ...بخشيد سايلنت جونم تولد نيم سالگيت مبارك انشا...تولد ،20،10سه 15 هزارو شصت وشونزده هركي ميگه ... ببخشيد ياد كودكيهاي خودم افتادم .بگذريم عزيز خاله خيلي خوشگل شدي ناناز .. منكه اينقدر بهت وابسته شدم كه بعد از ظهرها با خاله فايزه كلي راجع به تو تلفني صحبت ميكنيم وكلي قربون صدوقت ميريم الهي به همين چشم بموني نفس خاله .....

دیدم قبض تلفنتون زیاد شده!

بابای یسری جان
15 تیر 92 15:24
باز هم سر زده بیایید ، کمی آشفتگی بد نیست ، آن وقت ، تکاندن شانه های پر غبار، و مرتب کردن ِموهای پریشان ، بهانه ای می شود برای زندگی ام . شرکت دخترم در جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ بهانه ای است برای آشنایی بیشتر با شما و پذیرایی از قدوم سبزتان در وبلاگ یسری دختر خوش قدم.
حسام
16 تیر 92 22:05
تولد تولد تولدت مبارک
خیلی خوب بوووووووووود من که کلی خندیدم.خدا حفظش کنه تولد صد سالگیش رو ایشالا دور هم بگیریم

ای ول بابا ، یعنی میخوای صدسال دیگه زنده باشی!!!

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد