اردیبهشت 95 باشگاه سپنتامهر
حوالی دلم که می آیی
همه ی پنجره ها را باز می کنم
گویا
بوسه ای بر باد سپرده ای
که هوا چنین معطر است
من کفش های تو را میپوشم
و همه راه های رفته را دوباره قدم میزنم
بی محابا
بی چتر
زیر همین باران های سرزده
اینک خیسم
خیس از تو
و
تازه از
عشـــــــــــــق
دوستت دارم
شایلین نــــــــــــــــازم
دخمل مامان، نفس مامان
زمان کارگاه های مادر و کودکت که میرسه خیلی خوشحال میشیم
هم من، هم تو
یعنی در واقع من از دیدن این همه ذوق و اشتیاق تو
بسیار پر انرژی میشم
کاش میشد همیشه اینقدربازی کنی
سپاس از عمو ورزشی و عمو اشکان واسه خلق این لحظه های شاد و پرانرژی
برای شما کوچولوهای نازنین
دخترم، نفسم
همیشه اینطوری شاد و پرانرژی باش
دوست دارم
هوارتا
عمو ورزشی در حال آموزش بازی
دخملی منم چه با دقت داره گوش میکنی
لحظه هیجان انگیز تفنگ آبپاش
اوا چرا اخم کردی مامانی
حتما یکی خیست کرد
شایلین در حال خیس کردن مامانا
وای چه همه بچه کاری اینجاست خودمون خبر نداشتیم
مجددا شایلین خانوم در حال شیطنت
چیزی که عوض داره گله نداره
دخمل ما که بیخیال شیشه شد
به دیوار پرداخته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی