شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

مزرعه عشق

تولد آرمیتا جون

1395/3/10 12:02
نویسنده : مامان و بابا
575 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

من برگشتم خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

دیگه هیچی نمی گم، فقط بگم الان خرداد ماه 1395 هست و من عکس های 20 اسفندماه 94 دخملی رو دارم میذارمخجالتخجالتخجالتخجالت

نفس مامان ، 20 اسفند 94 رفتیم تربت حیدریه خونه عمه لیدا تولد 7 سالگی آرمیتا جون .خیلی بهمون خوش گذشت ، "دست عمه لیدا و آرزو جونم درد نکنه "

نکته جالب برای من و تو بودن یه عالمه عروس کوچولو تو جشن تولد بودچشمک چشمک

دخمل نازم با تعجب بهم می گفتی مامان چه همه عروستعجبتعجب

 

اینم از کیک تولد 7 سالگی آرمیتا جون

 

 

 

 

 

شایلينم در کنار آرمیتا جون و عرشیا جون

 

 

 

اینم از میز اردو

 

 

 

روز بعدشم به همراه بابایی و عمه فریده و غراله جون و آرمیتا جون رفتیم باغ ملی تا شما دخملی یه کم بازی کنی

 

 

 

 

 

 

 

 

زندگی را شیرین میکنی

با خنده شیرینت

کاش مانند  دوران  کودکانه ...همیشه خندان باشی

به دور از هیاهو ها و ناباوری آدم ها

تو که شادباشی دنیا رنگ دیگری میگیرد

رنگ زندگــــــــــــــــــی

 

دوست دارم خیلی خیلی خیلی.............

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله فهيمه
24 خرداد 95 15:31
سلاااااااام ببخشيد شايلين جوووونم خيلي وقته كه به وبلاگت سرنزدم مامان عاطفه خودش خوب ميدونه كه اين روزها سخت درگير كارم ولي باور كن هميشه به يادتم خيلي كيف كردم از ديدن عكسهات.... واقعا دست مامان وباباي نازنينت درد نكنه بينظيرند .. اونا برات دارند حسابي سنگ تموم ميذارند يادت باشه وقتي بزرگ شدي خيلي خيلي قدرشو نو بدوني يه عالمه بووووووووووس براي دخمل گل خاله. شايلين جوووونم.
مامان و بابا
پاسخ
بی نهایت سپاسگذارم خاله نازنینم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد