نوروز 1394(2)
دخمل نازنینم
4،5 روز اول عید که حسابی بهت خوش گذشت، کلی، هم بازی داشتی، بابا حسین بود، عید دیدنی رفتن عیدی گرفتن و از همه مهمتر شکلات خوردن
فکر کنم روز اول عید بود که یکساعت تنها خونه خاله فرشته موندی و با روژینا جون بازی کردی آخه هرچی بهت اصرار می کردیم که بیای نیومدی انگار نه انگار که ما داریم میریم
از جمعه شب هفتم فروردین بدجوری مریض شدی، سه شب که حسابی تب داشتی و تا صبح بیدار بودی ولی بخیر گذشت ولی تا آخر عید دیگه هیچ اشتهایی واست نمونده بود
از طرفی هم حسابی واسه بابات که رفته بود سرکار ، دلتنگی می کردی.
دوشنبه 10 فروردین 94 دعوت خاله فریده " کاهی"
دخملیم به همراه باباجون مهربونش
شایلین با آرمیتا جون و سپنتا جون همبازیهای خوبش
خوب دخملم مریض و حال نداره!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی