شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

مزرعه عشق

اول و دوم فروردین 93

1393/1/21 10:01
نویسنده : مامان و بابا
296 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه اول فروردین 93 حدود ساعت 1 عازم بیرجند شدیم، شما دخملی هم تا تربت خواب بودی ، ولی بعدش تا خود بیرجند از خواب خبری نبود، نکته مهم و قابل توجش این بود با اینکه بیدار بودی تا آرین شهر یعنی 30 کیلومتری بیرجند داخل صندلی ماشینت بودی آفرین گل دخترمتشویقماچقلب ًکلی با خودت حرف می زدی و بازی می کردی. حتماً می دونستی کجا می ریم شیطون.چشمک

البته در همين بين بابايي  يه لحظه حواسش پرت شد و متوجه سرعت ماشين نبود كه گشت نامحسوس در يك اقدام غافلگيرانه جلومون رو گرفت آخو يه جريمه ناقابلي هم شديم !!!!!        وقتی رسیدیم از اونجایی که مامان جون، باباجون، خاله آرزو و کلاً هیچکس از اومدنمون خبر نداشت همگی سورپرایز شدن.

ما هم اول رفتیم خونه مامان بزرگم لباسامونو عوض کردیمو و بعد رفتیم خونه خاله فرشته واسه عید دیدنی .همه فامیلم اونجا بودن و کلی به شایلین طلا خوش گذشت . آخر شبم برگشتيم خونه مامان بزرگ. دخملیم که کلی از دیدن عمو مصطفاش ذوق کرده بود هر چی هنر بلد بود یه شبه رو کرد لبخند و انگار نه انگار که وقت خوابمتفکر

 

 

حركات آكروباتيك شايليني جهت بلند كردن گارد صندلي ماشينش 

 

 

 

 

 

 

 

عصر روز دوم فروردین رفتیم خونه مامان و بابای عمو مصطفی عید دیدنی شما هم اونجا رو با پارک اشتباه گرفته بودی دست من و خاله آرزو رو گرفته بودی هی از این ور حال تا اون ور حال راه می رفتی و ول کن قضیه هم نبودی تا اینکه  امیرعلی اومد و ما رو نجات داد .چشمک

شما دوتا هم شروع کردین به بازی و یک پرتغال  هم شده بود توپتون خدا به خیر کرد که نترکید آره والا متفکر

 

 

 

 

هميشه شاد و خندون باشي دخترم 

ماچماچ 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله فهيمه
25 فروردین 93 7:17
انشا... هميشه صحيح وسالم باشي .... راستي از بقيه بازديد كنندگان خبري نيست ...ميبينم فهيمه مونده وحوضش.. ممنون كه حداقل شما هنوز به ما سر ميزنيد. اميدواريم به اين زودي از ما خسته نشين
مهوش و بهروز
28 فروردین 93 0:13
سلام شایلین جوونی،ببخشید که دیر به دیر برات کامنت میذارم هر روز میام و عکسای نازت رو نگاه میکنم ولی وقت ندارم که کامنت بذارم دارم کارای مراسم عروسی رو انجام میدم.خوشحالم که را افتادی و تو عروسی ما میتونی راه بری و باهامون برقصی.همیشه بیادتیم نفسم.بببوسسس
مامان و بابا
پاسخ
خدا قوت، موفق باشین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد