شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مزرعه عشق

یک سال پیش در چنین روزی

1392/10/11 23:18
نویسنده : مامان و بابا
343 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامانی سلام الهی مامانی فدات بشه که یکساله شدی

 

یکسالگیت مبارک گل دخترم

 

 

امروز از صبح یاد اون روزا افتادم و آخرشم دلم طاقت نیاورد و گفتم  حالا که فرصتش پیش اومد یه چند کلمه ای از خاطرات اون روز واست بنویسم، آخه در تدارک کارای جشن تولدت هستیم، گرچه تولدت امروز ولی بین دو وفات قرار گرفته و به احترام روزهای آخر ماه صفر، با ٢ روز تاخیر واسه گل دخترمون جشن میگیریم.

از صبح روز دوشنبه یازدهم یه روز سرد و برفی زمستونی واست بگم: ساعت ٣٠ دقیقه بامداد تازه می خواستم بخوابم که متوجه شدم از خواب خبری نیست و ظاهرا دخملیمون در زمینی شدن عجله داره و میخواد هر چه سریعتر به انتظاراتمون خاتمه بده ، خلاصه با بابایی راهی بیمارستان پاستور نو شدیم، با برگه بستری که واسه تاریخ بیستم داشتمتعجب

در بخش زایشگاه بیمارستان بستری شدم و بابایی هم رفت ساک لباساتو از خونه مامان جون بیاره.

مدت زمانی که بستری بودم ماماها وضیعت سلامتیتو چک میکردن تا اگه مشکلی پیش اومد با خانم دکتر لطفعلی زاده تماس بگیرن. گرچه از ساعت ٥ صبح دردام شروع شده بود ولی همش امیدوار بودم زمانی متولد بشی که فیلمبردار بیاد و از لحظه تولد گل دخترم فیلم داشته باشم که خوشبختانه همینطوری هم شد.

ساعت ٨ صبح وارد اتاق عمل شدم در حالی که بابایی و مامان جون و یایاجون و عمه فریده پشت در اتاق عمل بودن .

 شایلین عشق مامان و بابا بامداد روز دوشنبه ساعت 8/15 صبح پا به این دنیای زیبا گذاشتی و هوای سرد زمستون رو به گرما تبدیل کردی .

یک سال از اون لحظه زیبا گذشت و حالا من و بابایی هم میخوایم این لحظه زیبا رو در تاریخ جمعه ١٣ دی ٩٢ با دوستان جشن بگیریم و یه خاطره زیبا و فراموش نشدنی بسازیم

انانم که داشتم واست می نوشتم بابایی پرینت کارامو  آوردو خیلی خوشم اومد و گفتم ترشی نخورم یه چیزی میشم چشمک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مهوش وبهروز
12 دی 92 11:09
عزیز دلم شایلیین جوون تولدت را تبریک می گویم و آرزو میکنم مزرعه ی زندگی ات همواره پر از محصول موفقیت و بردباری باشد.دوستت داریم. مرسی عزیز . شایلین جون هم برای شما ارزوی موفقیت و سربلندی داره
kimia
12 دی 92 19:26
salam shaylin jonam tavalodet mobarak asisam eshalah 1000 sale beshi zire saye maman o babat ممنون عزیزم. به امید جبران زحمتاتون
غزاله
15 دی 92 20:49
تولدت مبارک عزیزم ایشالله که 100 ساله بشی و هر سال مثل امسال تو تولدت شرکت کنم مرسی عزیزم که در جشنمون شرکت کردی
خاله فهيمه
18 دی 92 13:47
سلام شايلين جون تولد يكسالگيت مبارك ....يه خسته نباشيد به باباومامان خوب ومهربون وفداكارت بايد بگم...حسابي سنگ تموم برات گذاشتند..انشا...وقتي بزرگ شدي قدر اين همه زحماتو بدوني ....راستي بالاخره انتظار خوردن كيك تولدت به پايان رسيد ...خيلي خوش مزه بود توهم توي بغلم يه كوچولو تست كردي وخوشت اومد ولي چون خامه داشت احتياط كردم كه خداي نكرده كاريت نشده خونت بيافته گردنم ..؟؟؟؟/خيلي به من خوش گذشت مطمئنم بقيه مهمانها هم نظرشون همينه ...انشا...تولد صدسالگيت ...باباحسين ، مامان عاطفه دست مريزاد ....ممنون ممنون خاله جون از حضورتون و خوشحالیم از اینکه لحظات در کنار هم بودن به شما خوش گذشته . امیدواریم در شادیهاتون بتونیم جبران کنیم
kimia
22 دی 92 13:25
slalam shaylin jooon ma moshtaghane montazere axaye tavalodet hastim
مامان و بابا
پاسخ
لطف داری عزیزم عذرخواهم که دیرشد
حسام
30 بهمن 92 19:47
خیلی زیبا بود متنی که نوشتید خدا همتونو حفظ کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد