شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مزرعه عشق

اولین یلدای شایلینی

1392/10/2 22:17
نویسنده : مامان و بابا
435 بازدید
اشتراک گذاری

نازگلم  

 

پاییز ثانیه ثانیه میگذرد ، یادت نرود اینجا کسی هست که به اندازه تمام برگهای رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.

  

عمرت یلدایی ، دلت دریایی ، روزگارت بهاری

 

 

 نازنین دخترم  ، پاییز هم به انتهای خودش رسید و  رسیدن شب یلدا نوید اولین سالگرد تولدت رو میده .چون ده روز بعد از شب یلدا بود که توی یه هوای سرد زمستونی با حضور خودت کانون گرم خونوادمون روگرمتر کردی . پس ، از امشب برای اولین سالگرد تولدت روزشماری میکنیم. 

 

شایلین جون برای اولین یلدای زندگیت تصمیم گرفتیم بریم تربت . به همین خاطر شنبه 10/30 ساعت 9 صبح درحالیکه هوا ابری و سرد بود و برف هم به آرامی در حال باریدن بود به سمت تربت حیدریه حرکت کردیم . خوشبختانه مسیر راه خوب بود و مشکل خاصی پیش نیومد .البته دو طرف جاده مناظر زیبایی از برفی که شب قبل باریده بود وجود داشت ولی شما دخملی تا خود تربت تو صندلیتون خوابیده بودین ونتونستین زیاد از این زیباییها لذت ببرین. شب یلدا به همراه مامانجون و خانوداه عمه اعظم و آرزو جونخونه عمه لیدا بودیم و به شما که با آرمیتا و امیرحسین و علی و بابایی بازی میکردی خیلی خوشگذشت. 

 

 

چند تا عکس یادگاری هم ازت گرفتیم که هرکی میخواد ببینه بره ادامه مطلب .....

 

      

 

 

شایلین خانوم یه وقت تعارف نکنید ها ، بفرمایید از خودتون پذیرایی کنید خنده 

 

 

 

 

شایلین  و آرمیتا جون

 

 

شایلین در حال انتخاب میوه بعدی

 

 

 

 

میهمان ویژه شب یلدا خجالت

 

 

 

 

اعلام آمادگی و کسب اجازه  برای شروع خوردن شیرینی 


 

 

 

برداشتن سیب برای یه هنرنمایی

 

 

 هنرنمایی دخملی ، چرخاندن سیب با سیخش

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله فهيمه
3 دی 92 9:17
اي جونم ....چقدر عكسهاي قشنگيه .انشا... يلداهاي آينده بتونيم در كنارت باشيم عزيزم ....
مامان و بابا
پاسخ
ممنون انشا...
مهوش و بهروز
5 دی 92 20:14
سلام طلا،اولین شب یلدات مبارک نفسم.من و بهروز امسال افتخار داشتیم شب یلدایی که یک شب جلوتر خونه مامان اصدقی بود با شما باشیم.خیلی بهمون خوش گذشت چون شما با ما بودی و کلی برامون رقصیدی ناناز.زندگیت پر از بهانه های شاد باشد شایلین جوونم.دوست داریم.
مامان و بابا
پاسخ
ممنون به منم خیلی خیلی خوش گذشت دوستون دارم
حسام
30 بهمن 92 20:22
ای جانم چقد نازند شایلین جان و آرمیتا جان آخ که دلم چقد واسه تربت تنگه ه ه ه ه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد