10 ماهگی شایلین جون
شایلینم شیرینم ده ماهه شدی ، ده ماهگیت مبارک عزیز دلم
ماهها دارن سپری میشن و گل مامان و بابا و همه فامیل هی داری قد می کشی و بزرگ میشی و هر روز هنرهای جدیدت رو میشه ( موش موش می کنی، بای بای می کنی ، بوس می کنی و ... ) و عزیز و عزیزتر میشی
این ماه هم تولدت مصادف شد با تولد مهتاب و مهیار به همین مناسبت همگی خونه عمه دعوت بودیم کلی بهت خوش گذشت دست زدی و رقصیدی و دلبری کردی
مهوش جون و آقا بهروزم بودن و کلی هم با یارهای همیشگی وبت بازی کردی یعنی اولش که فقط اونا رو تحویل می گرفتی
تازشم بالاخره با ویدا جون دوست شدی!!! تو و ویدا جون با هم همسن هستین یعنی فقط 6 روز از ویدا جون بزرگ تری ( البته اگه شما وروجک در زمینی شدن عجله نمی کردی باید 4 روز از ویدا جون کوچیکتر می بودی ) ولی تا حالا زیاد به هم توجه نمی کردین اما روز تولد کنار هم نشستین، با هم خندیدین ، با هم عکس گرفتین و با هم جشن 10 ماهگیتون و گرفتین امیدوارم بتونین دوستای خوبی واسه هم باشین .
بابای مهتاب و مهیار هم بهت زبون درازی یاد داد و شما هم زودی یاد گرفتی ای شیطون
آخر جشن هم با چهار دست و پا رفتنت همه رو فیلم کردی هی ژست چهاردست و پا می گرفتی عمو کریم بهت آموزش می داد ولی شما فقط تماشا می کردی و لبخند می زدی و نیم ذره با احتیاط می رفتی.
از مراسم جشن تولد که بگذریم باید واسه دخملم بگم :
نفسم از دندونات همچنان خبری نیست و ما همچنان منتظر ( شایلین بی دندون )
از 8 آبان 92 داری یه نیم ذره چهار دست و پا میری من و بابایی هر لحظه منتظریم تا شما گلم چهار دست و پا بری و ما عاشقانه تماشا کنیم
عشق مامان یه کم مستقل شدی، می تونی خودت بشینی، دراز بکشی، لم بدی و خودتو به وسیله ایی که می خوای برسونی . قربون بزرگی خدا بشم من
یکی از عکسای آتلیه تو رو دیوار نصب کردیم اوایل به عکست حسودی میکردی مخصوصا وقتی بابایی می خواست عکس رو نصب کنه تا به عکست دست می زد گریه می کردی حالا صبح ها که از خواب بیدار میشی به عکستم سلام میکنی و هر وقتم می گیم عکس شایلین کو بهش اشاره می کنی . دخمل شیرین مامان یه عالم بوس بوس بوس
و در نهایت استاد در جعبه دستمال کاغذی خالی کردنی البته خوشبختانه شما هر برگی که در میاری می خندی.
لطفا واسه دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید
ا ی وای ، ده ماهه شدم ، چه زوذ گذشت
این تولد چقدر شلوغه
به به ، عجب کیکی و عجت شوکولاتایی
چیه شمع هارو روشن کردین که نتونم به شوکولاتا دست بزنم
ولی من شوکولات می خوام
تولد تموم شد ، برید خونتون دیگه