واکسن دو ماهگی
عزیز دل مامان ،نوبت واکسن دوماهگیت رسید صبح روز دوشنبه 14/12/91 من و تو و بابایی رفتیم پایگاه بهداشتی نزدیک خونمون ولی گفتن خونه شما در محدوده ما نیست ما هم با تعجب از این حرف برگشتیم خونه .بابایی ماشین رو برداشت و رفتیم مرکز بهداشتی ویلا ، تو مرکز بعد از کمی گریه و خوردن شیر خوابت برد. قد و وزنتو گرفتن شکر خدا همه نرمال بود.
قد 59 سانتیمتر
وزن 5 کیلو و 50 گرم
دور سر 39 سانتیمتر
وای بالاخره نوبت واکسنت رسید ولی چون خواب بودی مسئول واکسیناسیون که آقای خیلی مهربونی بود گفت باید اول بیدارش کنید ولی من و بابایی که هر کاری کردیم نتونستیم ،مثل اینکه فهمیده بودی چه خبره؟!
در نتیجه خودش دست به کار شد و بیدارت کرد بعدشم کلی باهات بازی کرد و تو رو نرمش داد تا سرحال بشی، بعدشم دو تا واکسن به پاهات زد یکی به رون پای راست یکی به رون پای چپت ،تو هم که وای عجب دادی کشیدی ولی زیاد طول نکشید ، همونجا فهمیدم که تو هم مثه من و بابایی خیلی مظلومی!! خلاصه واکسن رو خوردی و تا شب یه کمی هم تب کردی که با قطره استامینوفن و پاشویه تونستیم آرومت کنیم.
آفرین دختر نازنینم ، واکسن دو ماهگیت که ما رو زیاد اذیت نکردی ، امیدوارم نوبتهای بعدیش رو هم همینجوری بگذرونیم.