شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

مزرعه عشق

شبهای تنهایی

1391/10/20 0:45
نویسنده : مامان و بابا
449 بازدید
اشتراک گذاری

شایلین خانم  یادت باشه که هنوز شش روزه بودی که دو شب ما رو تنها گذاشتی ! شاید ناراحت بودی از اینکه از جای گرم و نرمت بیرون اومده بودی ؟ خودت عجله کردی وگرنه تا فردا صیح ( 10/20) باید صبر میکردی . خلاصه اینکه یکشنبه شب به زردی بدنت مشکوک شدیم و بردیمت کلینیک تخصصی کودکان ، همینکه بیلی روبین سرکار خانم چک شد گفتند باید ببریدش بیمارستان چون بیلی روبینت 18 بود. تصمیم گرفتیم ببریمت همونجایی که به دنیا اومدی ، رفتیم بیمارستان پاستور ، بخش  NICU شما رو تحویل گرفت و اقای دکتر فولادی گفت باید امشب رو مهمان اونا باشی  تا بری داخل دستگاه فتوتراپی. روز دوشنبه بیلی روبین خونت 14 شده بود و باز هم اجازه مرخص شدنت رو ندادند تا اینکه صبح سه شنبه در استانه 8 روزه گی با پایین اومدن بیلی روبین به 10 بالا خره اجازه ترخیص دادند. قصه ما به سر رسید ، دو شب ما رو تنها گذاشتی . البته بابایی که تو این یک هفته اونقدر خسته شده بود که این دو شب مثه جنازه افتاد ولی مامانی هر وقت جای خالی تورو میدید میزد زیر گریه . دختر نازنینم امیدوارم دیگه مریضیتو نبینیم و همیشه سرزنده و شاداب باشی .قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

حسام
20 دی 91 7:48
امیدوارم سالهای سال صحیح و سالم زیر سایه ی شما باشه
پارسا کوچولو
20 دی 91 19:58
سلام شایلین کوچولو قدوم مبارکت رو به دنیای زیبای ما کوچولوها تبریک میگم ممنونم که به من سر زدین درباره ی قالب وبلاگم این که : قالب وبلاگم این نبود ، چند روز پیش اومدم دیدم پریده و چون ایام امتحانای بابایی بود و مامانی هم سرش شلوغ بود نتونستیم درستش کنیم ... این قالبه موقتی ... ایشالا عوضش میکنیم
کیمیا
21 دی 91 18:27
سلام عزیزم خدا بد نده خوب شد زود خوب شدی وگرنه من خیلی خیلی قصه می خوردم به امید اینکه همیشه سالم وتندرست باشی وبه امید اینکه بتونم بغلت کنم
غزاله
21 دی 91 18:30
جایگاه همیشگی تو در قلب منه اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشه شایلین جون
خاله فهيمه
24 دی 91 14:12
نگران نباشيد بچه تا بزرگ بشه دل پدرو مادرش كلي آب ميشه .انشاا... كه هيچ وقت مريضي اش را تجربه نكنيد .......هميشه كانون گرمتان برقرار باشد وهيچ وقت مجبور نشيد كه از همديگر دور بشيد.... حالا شايد باباي شايلين جون دلش از حال مامانت باخبر باشه كه آدم وقتي عزيزش كنارش نيست چقدر غصه ميخوره پس باباي عزيز به خاطر دل من و مامان هرچه زودتر خودتو منتقل كن ......از طرف شايلين كوچولوي عزيزت ....
مهوش و بهروز
24 دی 91 18:15
سلام شایلین جون،من و بهروز تازه امروز یکشنبه 23/10 متوجه شدیم وبلاگ داری،دوشنبه هفته پیش اومدم دیدنت گفتن بردنت بیمارستان خیلی ناراحت شدیم. خوشحالیم که سالم و سلامت هستی. برایت بهترینها رو از خدا خواستاریم شایلین جون.
kimia
24 دی 91 20:59
سلام با اجازه من لینکتون کردم به منم سر بزنید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد