و اینک بهار ....
سال 92 در گلویش طعم خداحافظی دارد . برای ما که زیباترین اتفاق را داشته ایم قطعا این سال طعم دیگری دارد .
خانه تکانی های ما هم روبه پایان است . ، دوست داشتم خانه تکانی کنم ( البته سبک ) تا بوی عید و بهار در خانه ما نیز بپیچد . هر چند که زمستان نرفته ، برگشت اما این مشکل زمستان است چون ما می دانیم بهار در چند قدمی ماست .
وقتی این همه هیجان ، شوق و ذوق را در مردم کوچه خیابان می بینی .
وقتی جوانه های درختان را می بینی .
وقتی همه جا غرق در سبزه های قشنگ است و ماهی های قرمز .
وقتی حتی خود من به لباس های بچگانه نگاه می کنم لبخند می زنم
وقتی عطر سیر و سمنو می آید .
وقتی خیلی ها دارند کوله بار سفر می بندند .
وقتی همه جا پر از رنگ و قشنگی است .
وقتی پدرها و مادرها از خود می گذرند تا کودکانشان حس و حال عید را بی دغدغه احساس کنند .
وقتی بچه ها خوشحالند از کفش و لباس های نو .
وقتی قنادی ها و میوه فروشی ها پر از جمعیت است .
وقتی تلویزیون سریال های بعضا بی مزه اش را مدام تبلیغ می کند .
وقتی چغاله بادام می آید و نوبر بهار می شود .
وقتی دستفروش ها کنار خیابان بساط می کنند و سعی در گرم کردن کاسبی این شبهای سرد دارند .
وقتی حاجی فیروز را با لباس قرمز و روی سیاهش می بینی .
وقتی ....
می فهمی که بهار نزدیک است . چند قدم با ما فاصله دارد . و باز می فهمی که خیلی ها هستند در گوشه وکنار این شهر ، این خاک ، که سرخ است صورتشان از سیلی گرانی ، بیکاری و فقر. اما بازهم منتظرند .منتظر بهار .منتظر برای امید در راه برای رسیدن به آن همه آرزوهای خفته .
بهار سهم همه ماست هرچه و هرکه باشیم .
شادی و آرامش حق همه ماست .
بهار می آید حتی اگر این زمستان پای رفتن نداشته باشد . بهار می آید .
کاش بهار که می آید حال همه ما خوب باشد .
سر سفره هفت سین یادمان باشد برای همدیگر بهترین ها را آرزو کنیم . بهترین ها را برایتان از خدای خوبیها می خواهیم . بهارتان پر از امید و آرامش .پر از نور خدا . روزگارتان قشنگ .
وقتی این همه هیجان ، شوق و ذوق را در مردم کوچه خیابان می بینی .
وقتی جوانه های درختان را می بینی .
وقتی همه جا غرق در سبزه های قشنگ است و ماهی های قرمز .
وقتی حتی خود من به لباس های بچگانه نگاه می کنم لبخند می زنم
وقتی عطر سیر و سمنو می آید .
وقتی خیلی ها دارند کوله بار سفر می بندند .
وقتی همه جا پر از رنگ و قشنگی است .
وقتی پدرها و مادرها از خود می گذرند تا کودکانشان حس و حال عید را بی دغدغه احساس کنند .
وقتی بچه ها خوشحالند از کفش و لباس های نو .
وقتی قنادی ها و میوه فروشی ها پر از جمعیت است .
وقتی تلویزیون سریال های بعضا بی مزه اش را مدام تبلیغ می کند .
وقتی چغاله بادام می آید و نوبر بهار می شود .
وقتی دستفروش ها کنار خیابان بساط می کنند و سعی در گرم کردن کاسبی این شبهای سرد دارند .
وقتی حاجی فیروز را با لباس قرمز و روی سیاهش می بینی .
وقتی ....
می فهمی که بهار نزدیک است . چند قدم با ما فاصله دارد . و باز می فهمی که خیلی ها هستند در گوشه وکنار این شهر ، این خاک ، که سرخ است صورتشان از سیلی گرانی ، بیکاری و فقر. اما بازهم منتظرند .منتظر بهار .منتظر برای امید در راه برای رسیدن به آن همه آرزوهای خفته .
بهار سهم همه ماست هرچه و هرکه باشیم .
شادی و آرامش حق همه ماست .
بهار می آید حتی اگر این زمستان پای رفتن نداشته باشد . بهار می آید .
کاش بهار که می آید حال همه ما خوب باشد .
سر سفره هفت سین یادمان باشد برای همدیگر بهترین ها را آرزو کنیم . بهترین ها را برایتان از خدای خوبیها می خواهیم . بهارتان پر از امید و آرامش .پر از نور خدا . روزگارتان قشنگ .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی